Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 32 (682 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch Persisch Menu
Ist es [Ihnen] möglich mir vorsichtshalber zu sagen آیا میشود احتیاطا به من بگوئید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Sicher ist sicher. U احتیاطا
sicherheitshalber U احتیاطا
für alle Fälle U احتیاطا
Sagen Sie ihm, er möchte einen Augenblick warten. U به او [مرد] بگوئید یک دقیقه صبر کند.
Es wird schon [schiefgehen] ! <idiom> U درمان میشود!
inklusive? U شاملش هم میشود؟
schon ab 100 Euro U از ۱۰۰ اویروآغاز میشود
Futon {m} [japanische Matratze] U نیمکت که تبدیل به تختخواب میشود
Kreditkarten werden [nicht] akzeptiert. U کارت اعتبار پذیرفته [ن] میشود.
Er wird mächtig sauer. U او [مرد] خیلی ناراحت میشود.
belangvoll <adj.> U مهم [به ندرت استفاده میشود]
Vor. 15 Min Versp. [Voraussichtlich 15 Minuten Verspätung] U ۱۵دقیقه تاخیر تخمین زده میشود.
Das wird schon wieder! U همه چیز دوباره خوب میشود!
jemanden kündigen U به کسی آگهی دادن [که مرخص میشود]
Hunger erzeugt Kriminalität. U گرسنگی سبب جرم و جنایت میشود.
Diese Salbe zieht schnell [in die Haut] ein. U این پماد تند جذب [به پوست] میشود.
Würden Sie bitte wiederholen, was Sie gesagt haben? U میشود لطفا آن چیزی را که گفتید دوباره تکرار کنید؟
Sie schafft es, ein halbes Dutzend Aufgaben gleichzeitig zu erledigen. U او [زن] موفق میشود یک جین تکلیف را همزمان انجام دهد.
Einbrecher {m} U دزدی که با زور و غیر قانونی وارد جایی میشود
Biennale {f} U بی ینال [جشنواره هنری که دو سال یکبار برگزار میشود]
geteilt U تقسیم شده [نشان می دهد کدام ایستگاه قطار جدا میشود]
Wir betrachten es als große Ehre, Sie heute abend hier bei uns begrüßen zu dürfen. U این برای ما افتخار بزرگی حساب میشود که امشب شما را اینجا همراه با ما داشته باشیم.
Verzögerung {f} U تاخیر بین زمانی که دستور وارد کامپیوتر میشود و اجرای آن یا بازگشت نتیجه [رایانه شناسی]
der rote Faden U عبارت برجسته و ملودی درموسیقی که چند دفعه تکرار میشود و مربوط به شخصی یا داستانی است
Leitmotiv {n} U عبارت برجسته و ملودی درموسیقی که چند دفعه تکرار میشود و مربوط به شخصی یا داستانی است
Wie heisst das Netz? U اسم شبکه رایانه [برای وصل به شبکه نشان داده میشود] چه است؟
Ansteckbukett {n} U دسته گلی که برای زدن روی مچ دست تهیه میشود [برای جشن فارغ التحصیل از دبیرستان]
[nicht kodifiziertes] Präzedenzrecht {n} U قانون موضوعه [رویه ای که قاضی قانون جنایی در موضوع خاصی اعمال میکند و از ان به بعد سابقه میشود] [حقوق]
Rechtsprechungsrecht {n} U قانون موضوعه [رویه ای که قاضی قانون جنایی در موضوع خاصی اعمال میکند و از ان به بعد سابقه میشود] [حقوق]
Danke für den Rückruf. U با تشکر برای تماس. [به کسی گفته میشود که فرد تلفن خود را جواب نداده و بعدا دوباره تماس می گیرد.]
Es reiht sich Niederlage an Niederlage. U شکست پشت شکست ردیف میشود.
Recent search history Forum search
4richtig geschrieben?:(Ich habe die Besuche aus der Heimat.)
1Durchlessen
1Also los!
2Kontrast
1übernahmeersuchen
1hätte,würde,wäre,könnte
1Die ldee
1 چیه و کجا استفاده میشه؟ würden
1Mach's gut!
0über etwas [Akkusativ] - in etwas [Dativ] - geteilter Ansicht sein
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Deudic.com